۸/۱۶/۱۳۸۶

سروده ي آیت الله كاظمیني بروجردی
در ھمدردي با ھمبندیھاي اینسو و آنسوي دیوار!
اي ھم قفس ، اي ھم نفَس ، ما در قفس ، واي از نفَس
او در قفس ، رفت از نفَس ، يك فوج آھو در قفس
طوطي ، چو آمد در قفس ، الكن شد از اين قفل خس
يك ھمھمه در اين قفس ، كو صاحب قطع نفَس
يك ملتي اندر قفس ، تقويم عصري بي نفَس
سوز و گدازم در قفس ، آئین پاكم بي نفَس
من خانه سازم در قفس ، بیرون شوم از اين نفَس
من ناله كردم در قفس ، آواره كردم اين نفَس
صدپاره كردم اين قفس ، آزاده كردم اين نفَس
ني معبدم، ني مسجدم ، عاري شد اندر اين قفس
اشكم نگر ، خون جگر ، جوشد به فقدان نفَس
روزت گرامي ، شیر ما ، افتاده اي اندر قفس *
از غلظت زجر و تعب ، وامانده اي از ھر نفَس
مي رفت موج ارجعي ، از آسمان اين قفس
مي زد ھمي سید به سر ، قلبم جدا شد از نفَس
*******************
زندان اوین ، سید حسین كاظمیني بروجردي
در سخت ترین احوال عصبي و دردناكترین شرایط جسمي
اشاره دارد بھ روزھاي مھم در تقویم مبارزات تمامي استبداد ستیزان كھ در اسارت بھ سر مي برند*.

هیچ نظری موجود نیست: